در سفر کلمبیای احمدی نژاد که دفتر وی آن را فراتر فتح فاو و نبردهای حزب الله در جنگ 33 روزه دانست، حد اکثر وی مواضع رسمی ایران را بیان کرد و مقداری هم علیه اسرائیل و هولوکاست سخن گفت، اما رئیس دانشگاه علیه او بیانیه داد و بسیاری از دانشجویان آمریکا او را هو کردند و شماری نیز از او استقبال کردند...ظاهرا همین هو شدن کافی بود تا صداوسیما یک هفته جشن و سرور بگیرد و مقامات کشور هم به استقبال هم طیف خودشان بروند در حالی که سفر 6 سال قبل محمود احمدی نژاد به نیویورک، به دلیل یک نطق جنجالی در دانشگاه کلمبیا با توهین رئیس و دانشجویان این دانشگاه فتح الفتوح خوانده شد و شمار زیادی از مسوولان نظام شبانه به استقبال احمدی نژاد رفتند، سفر دکتر روحانی که با مجوز رهبر انقلاب دستاوردهای واقعی برای کشور داشت، با کم کاری برخی مقامات و تنش آفرینی گروه های خودسر مواجه شد.
به گزارش خبرنگار "آینده"، مقایسه دقیق آنچه در سفر 6 سال قبل احمدی نژاد به نیویورک گذشت و آنچه در سفر امسال رئیس جمهور به نیویورک رقم خورد، این پرسش را به وجود می آورد که چرا در آن مقطع، هم آیت الله جنتی، هم سردار فیروزآبادی، و هم روسای قوای قضائیه و مقننه شبانه به استقبال وی رفتند، اما در عوض در استقبال از روحانی برخی گروه های خودسر تنش آفرینی کردند.
واقعیت آن است که در سفر نیویورک و کلمبیای احمدی نژاد که دفتر وی آن را فراتر فتح فاو و نبردهای حزب الله در جنگ 33 روزه دانست، حد اکثر می توان گفت وی مواضع رسمی ایران را بیان کرد و مقداری هم علیه اسرائیل و هولوکاست سخن گفت، اما رئیس دانشگاه علیه او بیانیه داد و بسیاری از دانشجویان آمریکا او را هو کردند و شماری نیز از او استقبال کردند.
شاید حضور روسای قوای مقننه و قضاییه، به همراه رییس ستاد کل نیروهای مسلح و دبیر شورای نگهبان در فرودگاه، تا کنون برای هیچ مقامی انجام نشده بود که به همراه یک هفته تجلیل مداوم تمامی شبکه های صداوسیما و سنگ تمام گذاشتن سایر رسانه های رسمی، به ویژه روزنامه کیهان و خبرگزاریهای رسمی کشور از دیگر ابعاد این تقدیر بود.
ظاهرا همین هو شدن کافی بود تا صداوسیما قریب یک هفته جشن و سرور بگیرد و شادباش بگوید و مقامات کشور هم به استقبال فردی که هم طیف خودشان بود بروند.
اما آنچه در سفر امسال رخ داد، علاوه بر بیان چند باره مواضع اصولی جمهوری اسلامی در سخنرانی روحانی در نیویورک و دیگر مذاکرات با مقامات خارجی، آثار اعلام مواضع بود که باعث شد از یک سو اوباما با تغییر در برخی مواضع قبلی آمریکا، ایران را محور سخنرانی خود قرار داده و البته به جای موضعگیری های منفی همیشگی، مواضعی مثبت اتخاذ کند.
بر خلاف فتح الفتوح! سابق، این بار در زمان سخنرانی رییس جمهور ایران نه تنها صندلی های سازمان ملل خالی نشد، بلکه افرادی به سالن آمدند و این رژیم اسراییل بود که با ترک صندلی به تنهایی منزوی شد.
همچنین رییس جمهور آمریکا یک بار از رییس جمهور کشورمان درخواست ملاقات حضوری کرد که البته با آن موافقت نشد که در پی آن، با رییس جمهور ایران تماس تلفنی برقرار کرد.
در مذاکرات سطح بالای وزیر خارجه ایران با 5 قدرت جهانی نیز بدون کوتاه آمدن از حقوق کشور، به نحوی گفتگو شد که همگان به ایران روی خوش نشان دادند و البته نکته مهم آن که تمام دستاوردهای این سفر، برگرفته از اعلام استراتژی "نرمش قهرمانانه" از سوی رهبری حاصل شد.
اکنون پرسش اینجاست که مسوولان کشور و برخی جوانان مدعی ارزشگرایی، تا چه میزان عملکرد خود را مطابق واقعیات این دو سفر و راهبرد اتخاذشده از سوی رهبری تنظیم می کنند و آیا اگر به جای طیف بندی های جناحی منافع ملی مطرح بود، باید به این نحو عمل می شد؟
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 22,دسامبر,2024